پژوهشگر: فرزانه اکبری انديشه های اصولی علامه حلی; در باب مباحث الفاظ با تاکيد بر تذکره الفقهاء
پایان نامه سطح 3
عنوان:
انديشه های اصولی علامه حلی; در باب مباحث الفاظ با تاکيد بر تذکره الفقهاء
استاد راهنما: حجت الاسلام و المسلمين جناب آقای دکتر محمد حسن قاسمی
استاد داور: حجت الاسلام و المسلمين جناب آقای علی رحمانی
محقق: فرزانه اکبری
تاريخ: زمستان 1399
چکیده
استنباط احکام شرعی بر پایه محکم و استوار مبانی اصولی قرار دارد و بدون آن، استنباط احکام امکان ندارد. مسائل خطیری هم چون کیفیت استفاده از نصوص، چگونگی برخورد با نصوص متعارض و موارد فقدان نص بر عهده دانش اصول می¬باشد تا آنجا که علم اصول به عنوان روش تحقیق فقه و منطق فقه معرفی شده است، از این رو نظرات فقهی هر فقیهی مبتنی بر مبانی وی در علم اصول می¬باشد.
علامه حلی; یکی از علماء بی¬نظیر امامیه است که در عالم مرجعیت تشیع درخشید و بحث-های گسترده و مستدلی در فقه مطرح نمود و به نقد و تحلیل¬های تازه¬ای در آن پرداخت و تحولی بنیادین در نظریه¬های اصولی و روش¬های کاربردی فقه به وجود آورد. ایشان علاوه بر تالیفات بسیاری که در زمینه¬های مختلف علوم عقلی، کلام و سایر علوم دارد، آثار و تالیفات قابل توجهی در فقه و اصول نیز از وی به چشم می¬خورد. علامه; در کتاب ارزنده «تذکرة الفقهاء»، نخست مسئله را دقیقا مطرح کرده سپس دلایل فقیهان مسلمان را بازگو می¬نماید، آن¬گاه این ادله را نقد و بررسی نموده و در پایان قول صحیح را با ذکر ادله آن انتخاب می¬کند. این کتاب به حدی پربار است که هیچ فقیه و مجتهدی از آن بی¬نیاز نیست.
متاسفانه در بین تالیفات مختلف علامه;، اندیشه¬های اصولی ایشان و تبلور آن¬ها در نظرات فقهی ایشان کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
یکی از مهم¬ترین ابواب اصول مباحث الفاظ است و نقش بسزایی در اجتهاد دارد. این پژوهش با هدف آشنایی با نظرات اصولی علامه; در خصوص مباحث الفاظ و تبلور آن¬ها در نظریات فقهی ایشان با محوریت کتاب ارزنده تذکرة الفقهاء صورت گرفته است.
گستردگی مباحث اصولی و محدود بودن گستره این تحقیق، نویسنده را بر این داشت که از بین بحث¬های اصولی تنها به اندیشه¬های اصولی علامه حلی; در باب مباحث الفاظ بپردازد، از این¬رو این پژوهش در دو بخش اصلی تنظیم شده و پس از کلیات به بررسی نظرات اصولی علامه; در بحث مشتق، اوامر و نواهی، عام و مطلق و مجمل و مبین که از مباحث مهم در باب الفاظ است، می¬پردازد و در پایان هر بحث، نحوه تطبیق مبانی اصولی علامه; بر نظرات فقهی ایشان در تذکرة الفقهاء مورد واکاوی قرار می¬گیرد.
در بررسی اندیشه¬های اصولی علامه حلی;، به کتب اصولی ایشان مانند مبادی الوصول، تهذیب الوصول و نهایة الوصول رجوع شده و ضمن طرح مسئله و بررسی نظرات برخی معاصرین، نظر و دلیل علامه; بیان شده و سپس به تطبیقات فقهی همان بحث، از کتاب تذکرة الفقهاء پرداخته شده است. می¬توان گفت تقریبا در همه موارد علامه حلی; در فقه به مبانی اصولی خود تکیه کرده و به مقتضای نظرات اصولی خود، احکام شرعی را استنباط نموده است.
کلیدواژه¬ها: علامه حلی;، مباحث الفاظ، تذکرة الفقهاء، اندیشه¬های اصولی.
- 312 خوانده
نظرات
ارسال نظر جدید