جنگ اصلی بین اسلام ناب با اسلام آمریکایی است؛
بسم الله الرحمن الرحیم
◾️ معاونت تربیتی تبلیغی مدرسه علمیه اسلام شناسی حضرت زهرا سلام الله علیها در برنامه نشست های بصیرتی سیاسی سه شنبه ها امروز ۳۰ آبان ماه، میزبان استاد ابوی سانی بود.
▫️ایشان در ابتدای سخنان خود گریزی به جلسه گذشته زدند و فرمودند: سکولاریسم جدایی دین از سیاست یعنی بیدینی است. باید دین از نهاد اجتماع و سیاست جدا باشد. اساساً دین نباید در این عرصهها دخالت کند؛ مثل حوزه بین الملل، مثل نحوه اداره جامعه، یا چگونگی انتخاب مدیران و ارتباط مردم با مدیران جامعه.
سوال این است که کشورهای مسلمان چه نسخههایی را در کشور خود اجرا میکنند؟
متأسفانه غالب کشورها بخاطر تحمیل مدل سکولار بر دنیا، همین نسخه را پذیرفته اند، حتی چین با این مدل حکومت میکند؛ مدل لیبرال دموکراسی.
اگر کسی معتقد به سکولاریسم باشد و بگوید من مسلمانم، مبتلا به پارادوکس است. مسلمان بودن و سکولار بودن متباین هستند؛ نمیشود طرف مسلمان باشد و سکولار هم باشد. این دو با هم جمع نمیشوند. یا طرف واقعاً مسلمان نیست که عمدتاً این است، یا معنای سکولاریسم را نمیداند چیست. فکر میکند که باید به فضای خصوصی خودش برسد و به جامعه کاری نداشته باشد که مثلاً معروف چقدر گسترش پیدا کرده یا منکرات چگونه هستند؟ اعتقادش این است که تو دین خودت را داشته باش؛ یعنی اگر شما اعتقادی هم دارید برای خودت است به اعتقاد بقیه کاری نداشته باش. در مثَل میگویند: عیسی به دین خود، موسی به دین خود.
اما این مباحث، خلاف تعالیم اصلی اسلام است این تفکر نمیتواند تفکر یک مسلمان واقعی باشد؛ چون بر اساس منابع اصلی ما ذیل آیات شریفه قرآن کریم اولاً انسان فاسد العقیده و فاسد الاخلاق بهترین مدیریت را هم داشته باشد حق حکومت ندارد. مسیر دنیا و آخرت به جایی ختم میشود که مال انسانهای مومن است. اگر انسان در دنیا تقوا داشته باشد این تقوا انسان را به آخرت میرساند:« والعاقبة للمتقین». چطور میتوان سرنوشت خود را به دست کسانی بدهیم که تعهد لازم را ندارند، بر اساس قدرت حکومت میکنند. در حکومت خود اهل فسادند. پس سکولاریسم حتی برای نحوه اداره جامعه هم حرف میزند. انسان سکولار مسلمان، مسلمان نیست. مسلمان بودن و مسئول بودن لازم و ملزوم یکدیگرند. نمیتواند انسان مسلمان باشد و در خانه را ببندد. مسلمان کسی است که آمادگیهای ایمانی را برای خودش کسب میکند تا بتواند به منطقه آلوده برود و دست آلودهها را هم بگیرد. مسلمانی که فقط کلاه خودش را بگیرد تا باد نبرد به درد نمیخورد. انسان مسلمان سکولار میگوید به من ربطی ندارد که در جامعه چه اتفاقی میافتد، میگوید حتی اگر تو شنا بلدی و میتوانی غریق را نجات دهی به تو ربطی ندارد.
نتیجه سکولار میشود: فردگرایی. قدرت تاثیرگذاری اجتماعی و مفید بودن در فضای جامعه را ندارد. جامعه سکولار جامعهایست که به آخرت همدیگر مردم کاری ندارند. جامعه سکولار دشمن ندارد؛ چون الگوهای انسان ساز، الگویی که انسان ساخته( بر اساس منافع خودشان ساختهاند) با جامعه سکولار خدشهدار نمیشود. در جامعه سکولار میشود هم تشویق کرد به لذت و فساد و مردم را غافل کرد هم چون فردی است، میتواند خودش عبادت کند. اما نمیتواند او الگوی اداره بشر باشد. لذا کشورهای سکولار دشمن ندارند، مثلاً عربستان که ائتلاف علیه یمن را تشکیل میدهد و زنان و کودکان را میکشد سازمان ملل آیا یک بار قطعنامه صادر کرده علیه آن؟ یا پاکستان که جنوب غرب کشور ماست و بیشترین کلاهک هستهای را دارد. آیا بیانیه علیه او صادر میشود؟ حتی رئیس جمهور آن مسلمان است. اما نظام پاکستان هیچ ضربهای به استکبار نمیزند. یا اندونزی، مالزی، امارات، قطر، عراق. حتی حکومت عراق قبل از تاسیس حشد الشعبی حکومتی بود که کلی برای استکبار منافع داشت.
اما چرا جمهوری اسلامی ایران از اول انقلاب تا الان تحت فشار است؟چون الگویی که میخواست اسلام در ایران پیاده کند با الگوی لیبرال دموکراسی کاملاً در تضاد است. ملت ایران دنبال ارائه مدلی بود که برود به سمت الگوی مبارزه با ظلم و حمایت از مظلوم و مستضعف؛ و تا امروز هم این الگو برقرار است. اگر ایران نبود جریان مقاومت در غزه و انصارالله یمن نمیتوانست ائتلاف عربستان را شکست بدهد.
نکته اصلی در تمام این مباحث این است که جنگ اصلی بین اسلام ناب با اسلام آمریکایی است؛ اسلامی که میگوید من اسلام دارم اما کاری به کار بقیه ندارم. نهایت آن میشود: همسازی با صهیونیستها. ما دو حالت بیشتر نداریم یا اسلام ناب یا نگاه سکولاریسم.
▫️ ایشان در انتهای فرمایشات خود به معرفی کتابی در همین زمینه پرداختند به نام «جدال دو اسلام »تالیف وحید جلیلی که بخشی از فرمایشات امام خمینی (ره) در صحیفه ایشان است.
- 285 خوانده
نظرات
ارسال نظر جدید