بررسی تطبیقی حکم و فلسفه طلاق در قرآن و عهد جدید
در اسلام، همچنان که ازدواج امری مقدس و پسندیده است و بر آن تأکید فراوان شده است، همچنان «طلاق»، امری ناپسند و نامقدس است که برای جلوگیری از آن از هر وسیله ممکن استفاده شده و از آن در کلمات شارع مقدس، بهعنوان مبغوضترین حلالها و امری که خشم خدا را به دنبال دارد، تعبیر شده است. طلاق در اسلام مورد نکوهش و مذمت شدید واقع شده، ولی اگر ادامه زندگی زناشویی بهخاطر اختلافات شدید و غیرقابلاصلاح موجب سختی و حرج بشود، اسلام «طلاق» را راه نجاتی برای ادامه زندگی زن و شوهر برشمرده است. همچنین در قرآن آمده زن میتواند پس از جدایی از شوهرش، مجدداً ازدواج کند و مرد نمیتواند همسر مطلقه خود را از ازدواج منع کند.
اما بنا بر نسخهی کنونی عهد جدید، «طلاق» حرام شمرده شده است؛ مگر وقتی که زنی به مردش خیانت کرده باشد. بیوه زنان نیز مجاز به ازدواج دوباره نیستند. در شریعت مسیح علیهالسلام ازدواج بهعنوان عقد غیر قابلانحلال شناخته شده و طلاق امکانپذیر نیست. به نظر میرسد عدم مشروعیت طلاق در آیین مسیحیت بدین دلیل است که زن و مرد در آن آیین به حضرت مریم و مسیح علیهالسلام اقتدا نمیکنند و بنابراین لازم است به سبب این ازدواج بسوزند و با این بندی که خود بر خویشتن نهادهاند عذاب شوند؛ لذا تقدس واقعی بهزعم مسیحیان در رهبانیت است و عدم مشروعیت طلاق برای مجازات و مکافات است نه حفظ خانواده. اسلام، آیین متعادلی است و لذا در صورت لزوم، طلاق را اجازه میدهد؛ حالآنکه در مسیحیت، تنها مجوز طلاق، زنا کردن زن است! و باید گفت به لحاظ روانی، خود این مجوز، چهبسا ممکن است شوهران و زنانی را که میل و رغبت به ادامه زوجیت ندارند تحریض و تشویق به زنا کند تا مجوز طلاق صادر شود.
روش گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای و روش نگارش دادهها بهصورت توصیفی_تحلیلی است.
- 76 خوانده