بررسی تطبیقی روشهای موعظه در اسلام و مسیحیت
خداوند متعال از روی لطف بیکران، پیامبرانی برای هدایت مردم فرستاده و هر پیامبری به لحاظ روش تعلیم و شیوه تبلیغ، از روشهایی متناسب با زمان و مکان و سطح فکری و فرهنگی مردم استفاده کرده است. يكى از عمدهترين روشهای عمومى پيامبران، استفاده از «موعظه» است. موعظه، دعوت به نيكى توأم با خيرخواهى و رقت قلب است. همچنین موعظه جزو کاربرديترین و عمیقترین و نیز مؤثرترین روشها برای ارشاد، هدایت و سازندگی انسان میباشد که از دیرباز در جوامع دینی کاربرد داشته است. موعظه اگر حسنه باشد، مایه حیات قلب و شفابخش روح و بیدار نگهدارنده جان و برطرفکننده تیرگی غفلت از آیینه دل است؛ لذا هرچه موعظه نیکوتر باشد، در نفْس شنونده مؤثّرتر واقع خواهد شد. میتوان گفت اثر و ماندگاری اندرزهای نیک در نفوس پیروان الهی برای جذب آنها به عقاید و اعمال درست، حتی از برهان هم بیشتر است. خداوند، خود بهترین واعظ است که اندرزی چون «قرآن» را نازل فرموده است. از دید قرآن، مؤمنان و متقین از گروههای موعظهپذیر هستند. آیین مسیحیت نیز از این ابزار پُر نفوذ و هدایتمند یعنی موعظه و پند، بهره فراوان برده است. به ویژه در کتاب مقدس عهد جدید شاهدیم که حضرت عیسی7برای هدایت مردم مواعظ بسیاری آورده است؛ از جمله «موعظه روی کوه» که در زمره طولانیترین مجموعه از تعالیم اخلاقی آن حضرت است و در اناجیل متی و لوقا روایت شده است. مواعظ در زمره موضوعات مشترک بین دو آیین پُر پیرو، یعنی اسلام و مسیحت است که اگر به درستی تبیین و تحلیل شود، میتواند موضوع کاربردی و جذابی در باب گفتگوی بینادینی باشد. پژوهش حاضر موضوع را با تأکید بر منبع قرآن و عهد جدید پیگیری کرده و روشهای موعظه در اسلام و مسیحیت را مورد بررسی قرار داده است. همچنین در مرحله بعد، به نقاط اشتراک و افتراق کاربرد مواعظ در دو آیین پرداخته و نهایتاً بیان میشود که این روشها در نصوص قرآنی کاملتر و منطقیتر هستند و بر این اساس امتیاز معارف وحیانی قرآن بر نسخه عهد جدید اثبات میشود. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و روش نگارش دادهها به صورت توصیفی- تحلیلی است.
- 74 خوانده