محمدرضا:با خانومی قصد ازدواج دارم که گاهی خودخواه و لجباز می شود!

1392/11/14  |  1،463 بازدید

متن سوال:

سلام، وقتتون به خیر من وخانومی حدود 2 ساله که با همیم و باهم قرار ازدواج گذاشتیم. مشکلی که دارم اینه که

با وجود علاقه ی شدیدی که هردو به هم داریم گاهی خانوم سر یه جرو بحث یا یه دعوای خیلی ساده میگه دیگه نمیخوامتو دیگه نمی خوامادامه بدم و تا چند روز اصلا جواب منو نمیده.

در واقع ایشون شدیدا خودخواه و لجباز میشه. باید چند روز کلی صحبت کنمو منت کشیکنم تا دوباره عادی بشیم. البته خیلی کم پیش میاد ولی همینم به شدت نگرانم کرده که تو زندگی مشترکمون چه اتفاقی میفته؟ میشه لطفا

راهنماییم کنید؟ ما هیچکدوم طاقت دوری همو نداریمولی این مشکل فکرمو خیلی مشغول کرده.

خدا خیرتون بده منتظر جوابتون هستم

پاسخ استاد مشاور: خانم محسنیان

با سلام.

از مواردی که هر فرد قبل از ازدواج باید نسبت به آنها آگاهی تقریباً کاملی داشته باشد، ویژگی های اخلاقی خود و همسر آینده اش است. پس نگرانی شما به جاست. اما چند نکته در اینجا مطرح است:

- اولاً من دقیقا متوجه نشدم که تقریبا هرچند وقت یکبار این خانم چنین رفتاری را نشان می دهند؟ اگر کم پیش میاد، باید گفت متاسفانه بیشتر خانم ها موقع دعوا گاهی قهر می کنند و در مواقع ناراحتی دوست دارند مورد توجه قرار بگیرند. اگر چنین است پس خیلی جای نگرانی نیست و شما می توانید با عکس العملهای مناسبتان این رفتارشان را به تدریج کاهش دهید. البته بهتر است مهارت همدلی را هم بیاموزید و بدانید در مواقعی که طرف مقابل ناراحت است چگونه باید او را تسکین دهید. پس از ازدواج هم ایرادی ندارد گاهی به قول معروف ناز همسرتان را بکشید (البته در حد متعارف و بدون افراط و تفریط).

اما اگر زیاد پیش میاد و در هر شرایطی (چه حق با او باشد چه نباشد) قهر می کنند، مسئله دیگری است و باید با دقت بیشتری بررسی شود. اختلافات در زندگی زناشویی اجتناب ناپذیر است. اگر پس از ازدواج، این رفتارها همچنان ادامه یابد احتمالا شما همیشه قادر نخواهید بود به قول خودتان منت کشی کنید و برای شما خسته کننده خواهد بود. شاید زمانی برسد که این رفتارها باعث سردی میان شما شود.

- نگفتید موضوعاتی که باعث قهر کردن همسرتان می شوند چه هستند و چقدر ساده و پیش پا افتاده اند. شاید این موضوعات فقط از نظر شما ساده باشند، شاید از نظر ایشان مهم باشند و اصلا پیش پا افتاده هم نباشند، شاید شما بعضی مسایل را خیلی جدی نمی گیرید! شاید رفتار شما با او درست نبوده است! مثلاً شاید شما همیشه می خواستید تصمیم گیرنده نهایی باشید! و ... اگر واقعا چنین است، در عین اینکه باید کم کم به او نشان دهید که قهر کردن روش درستی برای رسیدن به هدف مطلوب نیست، شما هم باید سعی کنید از زاویه دید او به موضوع نگاه کنید و به نظر ایشان احترام بگذارید و با کمک یکدیگر برای مشکلاتتان تصمیم گیری کنید و از مهارتهای حل مسئله استفاده کنید.

- ببینید علت اصلی رفتار ایشان چیست. سپس علت را برطرف کنید. شما می توانید با او گفتگو کنید و بپرسید علت این رفتار او چیست، بگویید از این موضوع ناراحت هستید و صادقانه از او بخواهید حرف دلش را به شما بزند. ببینید واقعا نظر او در مورد ادامه زندگی با شما چیست و از او بخواهید به دور از احساسات در این زمینه فکر کند. شاید ایشان هنوز دو دل است و تصمیم نهایی خود را در مورد ازدواج با شما نگرفته است.

همچنین می توانید به رفتارهای او با دیگران و حتی به موقعیت هایی که با هم رابطه خوبی دارید دقت کنید. پرتوقعی، زودرنجی، نداشتن مهارت حل مسئله، عادت کردن به این روش، رسیدن به اهدافشان از این طریق، پاک کردن صورت مسئله و روی هم جمع شدن مشکلات قبلی تان و .... می توانید علت رفتار ایشان باشد.

پس بررسی کنید آیا ایشان به طور کلی پرتوقع هستند و از همه انتظار دارند مطابق میل ایشان رفتار کنند؟ آیا بطورکلی زودرنج هستند و از کوچکترین حرفی دلخور می شوند؟ آیا به این طریق می خواهند محبت شما را جلب کنند؟ آیا هنگامی که به مشکلی بر می خورند توانایی حل آن را دارند و به شیوه های نادرست می خواهند آن را برطرف کنند؟ آیا شما او را به این کار عادت داده اید و در مواقعی که قهر می کند، با توجه کردن بسیار زیاد و بیش از حد به او باعث شده اید که به این کار عادت کند و با این کار به نتیجه دلخواهش برسد؟ آیا پس از هر نزاع، با هم صحبت کرده اید و به دنبال راه حل گشته اید؟ آیا این طور نبوده که مدتی فقط قهر باشید و پس از آشتی، همه چیز را فراموش کرده تا زمانی که دوباره همان مسئله میان شما پیش آید و روز از نو روزی از نو؟ آیا در بیشتر مسائل با هم تفاهم داشته و عدم تفاهم در بیشتر زمینه ها باعث نزاع میان شما نشده؟ و ...

- شاید هم او از این وضعیت خسته شده و شاید بلاتکلیف است که آیا شما بالاخره با او ازدواج خواهید کرد یا خیر؟ به هر حال دو سال مدت زیادی است. شاید ایشان می خواهد از این طریق شما را وادار کند پا پیش بگذارید. اگر چنین است حتما سعی کنید به طور جدی به ازدواجتان فکر کنید و تصمیم نهایی خود را بگیرید. یادتان باشد که در یک ازدواج موفق، شناخت مقدم بر عشق است. ابتدا خود و طرف مقابلتان را بشناسید، سپس با دید باز جلو روید. پیامدهایانتخابتان راموردبررسیقراردهیدتامعقولترینانتخابراداشته باشید، زیرا نسبتبهتصمیمیکهمی گیریدبایدپایبندباشید.

آیا شما مناسب هم هستید یا چون به هم عادت کرده اید نمی توانید دوری هم را تحمل کنید؟ پس می توانید مدتی ارتباطتان را با هم محدود کنید و از روی عقل و نه احساس برای آینده تان تصمیم بگیرید.

هنگامی که تقریبا مطمئن شدید که مناسب هم هستید، شرایط خواستگاری و ازدواج با ایشان را فراهم کنید و رابطه تان را رسمی کنید.

حرف آخر اینکه ممکن است مسایلی وجود داشته باشد که از طریق مشاوره غیرحضوری نتوان به آنها دست یافت. پس اگر نتوانستید به جواب قطعی برسید از مشاوره حضوری کمک بگیرید. در نهایت این شمایید که باید تمام جوانب را بسنجید و ببینید آیا قادرید با رفتار ایشان بسازید یا خیر.

موفق و موید باشید.